عکسهای ارسالی توسط ورزشکار محمدچهاردانگی

عکسهای ارسالی توسط ورزشکارهادی مظفری

کادراداری آموزش وپرورش باامام جمعه شهرستان نرماشیر

چه کسانی از دستمان می روندکه باورمان نمی شود.

دلم نیامد پرپرشدن دوست خوبم رادر این سایت برای شمانگویم.نمی دانم ازکجا شروع کنم الان احساسم خیلی بداست حتی نمی توانم بیان کنم خلاصه ببخشید.

اوسال آخردانشگاه اش بود واقعا نمی دانم از کجا شروع کنم.مادوستان قبل ازسال 92زیادباهم می رفتیم سالن فوتسال بازی می کردیم کم کم نزدیک عیدشد کسی از ماحال حوصله مسافرت رفتن رانداشت باهم تصمیم گرفتیم یک جام نوروز برگزارکنیم همه قبول کردند یکی از دوستانی که خیلی دوست داشت این جام برگزار شود همین ایوب جان بود.خلاصه چندروزپیش ازعید بناشد از روستاهای همجوارهم دعوت کنیم ومن پشتکار این کار راگرفتم نزدیک به عیدنوروز شدیم دوروزقبل ازتحویل سال می خواستیم قرعه کشی را انجام دهیم قرار ماشب شنبه بودوشب هم فرا رسید کسی ازچیزی خبرنداشت ومادرمسجدصاحب الزمان بدرآبادجمع شدیم همان زمان هم جلسه قرآن درمسجدبود ومادرجلسه هم شرکت کردیم وجلسه قرآن تمام شد.وزمان قرعه کشی جام فوتسال شروع شد درهمین حال یکدفعه ایوب جان حالت پرپرشدنش راشروع کرد ما باور نمی کردیم گفتیم حتما شوخی می کند وما دور آن جمع شدیم ودیدیم نه واقعا جدی است دایی اوهم به نام علی عادلی نژادکه دوست ماهم بود همونجا بود.واقعا اون لحظه همه دستپاجه شده بودند ایست قلبی به سراغش اومده بوداورا بلند کردند به طرف درمانگاه بردند ولی او همان لحظه تمام کرده بود یکی از دوستان که کنارش نشسته بود تعریف کرد گفت همان لحظه ای که می خواسته این اتفاق برایش بیوفتد به من دست داده وگفته من عصری به تودست ندادم الان بهت دست می دهم درهمین حال که به اودست داده بود پس از چندلحظه این اتفاق افتاد واوازکنار مابه همین سادگی رفت می خواهم بگویم واقعا آدم بزرگی بود که درمسجد خانه خداجان داد واز دوستی که به او دست نداده بود دست دادوخداحافظی کرد

ببخشید نتوانستم کامل توضیح بدم خلاصه گفتم

روحش شاد ویادش گرامی

درادامه مطلب عکس های ایوب جان راببینید...